طراحی کافی شاپ طراحی خانه سوم!

سالهاست که کافی شاپ بخصوصی را به عنوانِ خانه ی سوم خودم ( نویسنده) انتخاب کرده ام. با همه ی پرسنل آن کافی شاپ روابط گرم و دوستانه ای دارم. در مدتی که پای ثابت این کافی شاپ هستم، مشتریان ثابت بسیاری را می شناسم که همیشه سرِ ساعت معینی از روز و شب، به آنجا سر می زنند.
مثلاً، صبح ها گروهی از جوانان بعد از تمرینِ دوچرخه سواری برای مسابقات شان، به این کافی شاپ سر می زنند. چند دونده، بازنشستگانِ سحرخیز محل، و چند نفرِ دیگر که در مسیرِ محل کارشان، به این کافی شاپ می آیند. بعد از ظهرها هم چند مشتری، پای ثابت این کافی شاپ هستند: چند خانم مسن که درباره کارهایی که در طول هفته انجام می دهند با هم گپ می زنند، مادرها با کودکان شان بعد از جست و خیز در زمین بازی، به کافی شاپ سر می زنند. شب ها هم مشتریانی به این کافی شاپ مراجعه می کنند که تقریباً زندگی و فعالیت هایی شبیه به من دارند: مطالعه، نوشتن، فکر کردن و برنامه ریزی کردن. برخی هم به تنهایی به این کافی شاپ می آیند تا چیزی بخورند و کتابی بخوانند. برخی دیگر هم برای قرارهای عاشقانه و آشنایی ها، این کافی شاپ را انتخاب می کنند.

چنانچه مدت طولانی در کافی شاپ خاصی بنشینید، دستتان می آید که کدام یک از اشخاص بومی و محلی پای ثابتِ آن هستند. البته اگر این کار را در مورد سایر مکان های عمومی مانند سوپرمارکت ها، خواروبارفروشی ها، قهوه خانه ها یا حتی پمپ بنزین ها تکرار کنید، شاید بتوانید افرادی را که پای ثابتِ آنها هستند را نیز شناسایی کنید! اما نه به اندازه کافی شاپ ها. در کافی شاپ، مردم خودِ واقعی شان هستند، راحت و صمیمی صحبت می کنند، پاهایشان را روی هم می اندازند و گپ می زنند و می خندند. مردم ترجیح می دهند مدت طولانی در کافی شاپ بمانند و لحظات خوبی را تجربه کنند. تصور نمی کنم مردم در مکان های عمومی و تفریحیِ دیگر بتوانند به اندازه کافی شاپ ها گرمِ گپ و گفتگو شوند و حتی با غریبه ها احساس صمیمیت کنند. نظر شما چیست؟
بودن و وقت گذراندن در میانِ آدم های متفاوت که در مکانِ خاصی گِرد هم جمع شده اند و هر یک به کار متفاوتی مشغولند، حس خوشایندی است. شک ندارم که بسیاری از مردم این حس خاص را تجربه کرده اند و همین حس است که باعث شده است در رده بندی بازاریابیِ مشاغل، کافی شاپ ها را (بعد از منزل و محل کار)، «خانه سوم» بنامند. در واقع، میتوان رمز موفقیت و محبوبیتِ این ساختارِ شغلی را در همین روابط میان فردی در محیط کافی شاپ و فرصت هایی دانست که مشتریان و غریبه ها برای گپ و گفت و آشنایی با یکدیگر در این محیط به دست می آورند. کافی شاپ ها، که می توانند کانون های اجتماع و دورِ همی های مردمی باشند، روی یکی از مهم ترین ابعادِ ذهنی و روانیِ انسان دست می گذارند: با مردم بودن، آنها را دیدن و دیده شدن. و از این رو، میتوان کافی شاپ را یکی از زنده ترین حوزه های شغلی و کسب و کار دانست.
نویسنده این مقاله، تنها فردی نیست که به اهمیت نقش کافی شاپ ها در روابط اجتماعی انسان ها تأکید دارد. در مجموع قهوه خانه ها و چای خانه ها و کافی شاپ ها نقش تعیین کننده ای در روشن گری و توسعه تعاملاتِ میان فردی در اروپای قرن هفدهم داشته اند، چرا که محافلی دنج و قابل دسترسی برای متفکران و اندیشمندانی تلقی می شدند که می توانستند در آن گردِ هم جمع شوند، به بحث و تبادل نظر بنشینند و از دانش و تجربیات خود را با یکدیگر سهیم شوند. کافی شاپ ها، اخیراً از سوی روانشناسانِ محیطی (محیط نگر) به عنوان سوژه هایی جهت مطالعه روابط میان فردی در محیط های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته اند.

در کنفرانس انجمن مطالعات طراحی محیطی فضاهای کسب و کار که در سال 2012 برگزار شد، یکی از اساتید برجسته در این حوزه به ارائه ایده ها و دیدگاه های نظری در خصوص طراحی هایپرمارکت و ساخت و اجرای فضای فروشگاه های Starbucks پرداخت. در مطالعه ی دیگری که توسط Waxman در سال 2006 انجام گرفت، پیوند حسی و وابستگیِ مشتریان به فضاهای کافی شاپ را مورد توجه قرار داد و آن را عاملی مؤثر در موفقیتِ کسب و کارهای کافی شاپ دانست. جای تعجب نبود که صفوف مشتریان گواهِ محکمی بر این پیوند عاطفی و احساسی بین مشتریان و جمعِ صمیمانه و ارتباطات شان در چنین فضاهای جمعی و گرم در محیط کافی شاپ ها بود.

طراحی مطلوب فضاهای اجتماعی

به خاطر داشته باشید که طراحیِ مطلوب فضاهای اجتماعی (که افراد از قشرهای مختلف و با سلایق گوناگون در آن رفت و آمد دارند)، به شکل گیریِ انسجام، توافق و تناسب بین آن فضاها و کاربران و مراجعان به آن فضا و نیازهای رفتاری شان کمک بسیاری می کند. به کارگیریِ میز و صندلی و مبلمان، با طرح ها، اندازه ها و جنس مواد اولیه متفاوت، به مراجعان و مشتریانی مانند دانشجویان، دانش آموزان و کارمندانِ سیار (مانند ویزیتورها) این امکان را می دهد که بتوانند تمرکز ذهنی و کارآیی و بازدهیِ کاری یا تحصیلیِ بالاتری داشته باشند. ضمن اینکه نا گفته، می دانند که این فضا با این تنوعِ محیطی، برای حضور و کاربریِ بیشتر، بسیار مناسب تر است و از این رو می توانند زمان بیشتری را در محیط هایی با این میزان از تنوع و احترام به سلیقه های مختلف صرف کنند.

کمک به ایجادِ حس کنترل و انتخاب به مشتری و تقویتِ این حس در فضاهای اجتماعی و عمومی، یکی دیگر از اصول و ارکانِ تعیین کننده در طراحیِ چنین فضاهایی است. هر چه دست و بالِ مراجعان و مشتریانِ یک فضای عمومی برای اِعمال تغییر در جزئیات و ساختارهای آن فضا مطابق با نیازها، خواسته ها و سلایق شان بازتر باشد، در آن احساس راحتی و آسایشِ بیشتر و تمایل به حضور طولانی تری را خواهند داشت. بسیاری از ما تمایل داریم که هنگام ورود به یک رستوران یا کافی شاپ، به عنوان فضایی عمومی و اجتماعی، این امکان را بیابیم که بتوانیم میز و صندلی ها را جابجا کنیم تا بتوانیم دسته جمعی دورِ یک میزِ ترکیبی بنشینیم یا اینکه یکی از صندلی های راحتی را به پنجره ی فضای کافی شاپ نزدیک تر کنیم تا بتوانیم از جاذبه های فضای بیرون نیز بهره ببریم. به لحاظ تکنیک های نوینِ طراحی فضاهای عمومی و اجتماعی، در نظر گرفتنِ این موارد میتواند حضور چشمگیرترِ مشتریان را برای رستوران یا کافی شاپ شما به دنبال داشته باشد.

نوع طراحی کافی شاپ

نوع طراحی به کار رفته در فضاهای عمومی و اجتماعی، می تواند فضایی توأم با احساس امنیت و آسایش را برای مراجعان و مشتریان فراهم کند. برای مثال، مشتریانی که برای ملاقات با یکدیگر به کافی شاپ ها مراجعه می کنند، بخصوص برای بار اول، ساختار خاص طراحی کافی شاپ می تواند حس اطمینان و امنیت را در آنها القاء کند. برای آن دسته از مشتریانی نیز که به تنهایی به کافی شاپ مراجعه می کنند، چنین فضایی می تواند فرصت های مناسبی را برای آشنایی ها و روابط سالمِ اجتماعی و دوستانه فراهم کند یا اینکه صرفاً فضایی باشند برای تجربه ی عمیق ترِ حسِ ناشناخته ماندن و دقایقی با خود خلوت کردن. بسیاری از افرادی که به تنهایی برای صرف قهوه به کافی شاپ ها مراجعه می کنند، به عمد به دنبال فرصت هایی برای باز کردنِ سرِ صحبت با دیگران و ارتباط برقرار کردن می گردند، و عده ای دیگر در همان شرایط، امیدوارند که حداقل برای مدت زمانِ کوتاهی، کسی با آنها صحبت نخواهد کرد.

پس از مطالعه ی این مقاله، این بار که به کافی شاپی و یا حتی فست فود مراجعه کردید ، از خودتان بپرسید چرا این کافی شاپ را انتخاب کرده اید و اینکه چرا صندلی ای را که روی آن نشسته اید، در این قسمتِ خاص از فضای این کافی شاپ انتخاب کرده اید. آیا میز و صندلی تان نزدیک به پنجره است و می توانید مردم را که در خیابان های اطرافِ کافی شاپ در رفت و آمد هستند ببینید؟ آیا در کافی شاپ دارید کارهایتان را بررسی می کنید و خیالتان راحت و آسوده است که کسی حواس شما را پرت نخواهد کرد؟ آیا منتظر کسی هستید تا با او گفتگو داشته باشید یا رابطه ای را با او آغاز کنید؟ آیا با یکی از مشتریان تان قرار ملاقات دارید تا بتوانید در غیابِ مشتریانِ دیگر، با او گفتگوی هدفمندتری داشته باشید؟ در هر صورت، برای هر یک از این اهدافی که شما را به حضور در این کافی شاپِ خاص کشانده اند و ترغیب کرده اند، دلیلی وجود دارد و چنانچه به طراحی فضای این کافی شاپ و یا طراحی فست فود و دکوراسیون و مبلمان و میز و صندلی های فضا دقت بیشتری داشته باشید، خواهید دید که چرا و به چه دلیل، این سبک از طراحی کافی شاپ را برای منظورِ خود مناسب دانسته اید.

در مجموع میتوان گفت که این فضای عمومی و اجتماعی که کافی شاپ نام گرفته است، حتی اگر قهوه سِرو نکند، می تواند از طریق همین فراهم آوردنِ فضایی متفاوت و مشتری نواز، صمیمی و امکانات مختلف جهت رفاه و آسایش جسمی و روانی و ذهنیِ مشتریان، نقش خود را به عنوان محلی برای حضور اجتماعی و هدفمند افراد از قشرهای مختلف فراهم آورد: فضایی که بسیاری از مردم، برای کار کردن، ملاقات ها و دوستی ها، آشنایی ها، اندیشیدن، خلقِ ایده های تازه و آرامشِ فکری، انتخابش کنند، و اینجاست که گزینش دکوراسیون، تجهیزات، مبلمان و طراحی کافی شاپ به صورت خاص و هدفمند می تواند کافی شاپ را در برآورده ساختنِ این نیاز مشتریانِ خود موفق کند.